قلب من امیرعلی جونقلب من امیرعلی جون، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره
نفس من مهراسا جوننفس من مهراسا جون، تا این لحظه: 12 سال و 25 روز سن داره

ریکا و کیجای من

بابایی متولد ساری و مامانی متولد نیشابور پسری متولد نیشابور و دختری متولد ساری محل زندگی ساری

اولین مهمانهای تابستانی ۹۸

این هفته مهمان داشتیم یعنی آخر ماه رمضان مامان جون مریم و داییجون حامد اومدن ساری و این یک هفته به شما دو تا وروجک حسابی خوش گذشت اینم هدیه سورپرایز دایی حامد کلی دو تایی خوش حال شدین الان بعد یک هفته حسابی شیطون شدن پارک بوستان ولایت ساری جنگل نور دریای بابلسر و ماسه بازی غروب زیبای بابلسر اولین کبابی که دایی حامد درست کرده در طول زندگیش🤪🤪🤪😊😊😊😋😋😋😋 برای بار اول آتیش درست کردا🤣🤣🤣 دایی برار زا که تو تنبلی لنگه هم هستن🤣🤣🤣 اینم حشره های مهراسا🤪 ...
17 خرداد 1398

سفر به کرمان در تعطیلات عید

امسال عید هم مثل همیشه آماده سفر شدیم و حرکت کردیم اولین هفت سین تو خونه جدید خونه  تاریخی زیبا تو شهر یزد مدرسه ایران شهر یزد یک مدرسه تاریخی باستانی بسیار زیبا واقعا خوش گذشت و مدرسه به یاد ماندنی شد برای ما موزه حیوانات مدرسه باغ شاهزاده ماهان کرمان باغ شاهزاده ماهان شاهزاده ماهان حمام گنجعلی خان داخل بازار سرپوشیده کرمان باغ شاه نعمت الله ولی نزدیک کرمان مدرسه تاریخی بانو حکیمی کرمان یکی از خانه های تاریخی کرمان موزه صنایع دستی اتشکده زرتشتیان ...
17 خرداد 1398

تولد ۷ سالگی مهراسا جون

روز تولدت عزیزم تو راه برگشت از مسافرت بودیم و به محض رسیدن و جابجایی وسایل رفتیم خونه بابا بزرگ از قبل با زن عموجون هماهنگ کرده بودم تا بره برات کیک و بادکنک و شمع بگیره و مادر جون هم شام درست کرده بود و دور هم یه تولد کوچیک و زیبا گرفتیم خورشید زندگی ما تولدت مبارک اینم بابا بزرگ و مادر جون اینم تولد دختر عمو رها اینم وقتی که مهراسا خانم تولد تنهایی دعوت میشه تولد ویانا جون دوست عزیز مهراسا تو راه تولد همراه ترنج جون همکلاسیهای کلاس اول یک عکس بیاد ماندنی جیگر طلای مامانی در حال رقص زیبای مامانی. با هدیه ویانا جون...
16 خرداد 1398
1